شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید شهباز تیرانداز
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آن روز که راه آسمان را در پیش گرفت، غم فراق بر شانههایمان سنگینی کرد و دلهایمان در بیقراری پژمرد. شهباز آن پرنده آسمانی در ۱۳۴۷/۵/۶ در روستای شکرویه از توابع داراب، میان خانوادهای علاقهمند به اسلام و مذهب به دنیای انسانها لبخند زد و سرود حیات را سر داد. در آغوش گرم پدر و مادری مهربان تربیت شد و رشد نمود. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه حریت روستای تهرانی از دهستان هرگان نیریز سپری کرد و موفق...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آن روز که راه آسمان را در پیش گرفت، غم فراق بر شانههایمان سنگینی کرد و دلهایمان در بیقراری پژمرد. شهباز آن پرنده آسمانی در ۱۳۴۷/۵/۶ در روستای شکرویه از توابع داراب، میان خانوادهای علاقهمند به اسلام و مذهب به دنیای انسانها لبخند زد و سرود حیات را سر داد. در آغوش گرم پدر و مادری مهربان تربیت شد و رشد نمود. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه حریت روستای تهرانی از دهستان هرگان نیریز سپری کرد و موفق...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید یوسف سلمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
انسان به عرصه دنیا که آمد در بوته آزمایش قرار گرفت تا ماهیت وجود خود را به منصه ظهور بگذارد. آمد تا نمایشی از اوج عزت را در مقابل حضیض ذلت نشان دهد. در این نمایش شهیدان در یکسو و ددمنشان فریبخورده در سوی دیگر نقش خود را ایفا نمودند. یوسف، از قبیلهای بود که عزت انسانی را در اوج خود طلبید و بدان دستیافت. او که شهریورماه سال ۱۳۴۷ در روستای شکرویه داراب چشم به جهان گشوده...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
انسان به عرصه دنیا که آمد در بوته آزمایش قرار گرفت تا ماهیت وجود خود را به منصه ظهور بگذارد. آمد تا نمایشی از اوج عزت را در مقابل حضیض ذلت نشان دهد. در این نمایش شهیدان در یکسو و ددمنشان فریبخورده در سوی دیگر نقش خود را ایفا نمودند. یوسف، از قبیلهای بود که عزت انسانی را در اوج خود طلبید و بدان دستیافت. او که شهریورماه سال ۱۳۴۷ در روستای شکرویه داراب چشم به جهان گشوده...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید بهمن پرآور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهادت سرآغاز پایندگی است نترسم زمرگی که خود زندگی است سالکان طریقت و عارفان مست از میناب عشق، شهادت را نزدیکترین راه در رسیدن به مقصود یافتند و با حضور در آن میدان، پیمانه وصل را سر کشیدند. از این قبیله، شهیدی است دلاور که چهارم تیرماه سال ۱۳۴۷، در روستای تمشولی از توابع بخش آباده طشک نیریز، میان خانوادهای خداپرست و باایمان دیده به جهان گشود؛ نام او را بهمن نهادند....
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهادت سرآغاز پایندگی است نترسم زمرگی که خود زندگی است سالکان طریقت و عارفان مست از میناب عشق، شهادت را نزدیکترین راه در رسیدن به مقصود یافتند و با حضور در آن میدان، پیمانه وصل را سر کشیدند. از این قبیله، شهیدی است دلاور که چهارم تیرماه سال ۱۳۴۷، در روستای تمشولی از توابع بخش آباده طشک نیریز، میان خانوادهای خداپرست و باایمان دیده به جهان گشود؛ نام او را بهمن نهادند....
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید عبدالرسول معصومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سیدعبدالرسول، از قبیله افلاکیان بود که چند روزی را در قفس تنگ خاکی در میهمانی به سر میبرد. آنگاهکه ندای «ارجعی» را شنید، از قفس تن رهید و راه آسمان را در پیش گرفت. به پروازی دست زد که فرودش در وادی «عند ربهم یرزقون» بود و حاصل آن، وصل زیبای یار که در انتظارش به سر میبرد. سید، از سلاله پاک رسول مکرم اسلام که سلام و درود خدا بر او باد، بود. از سلاله بهترین انسانها...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سیدعبدالرسول، از قبیله افلاکیان بود که چند روزی را در قفس تنگ خاکی در میهمانی به سر میبرد. آنگاهکه ندای «ارجعی» را شنید، از قفس تن رهید و راه آسمان را در پیش گرفت. به پروازی دست زد که فرودش در وادی «عند ربهم یرزقون» بود و حاصل آن، وصل زیبای یار که در انتظارش به سر میبرد. سید، از سلاله پاک رسول مکرم اسلام که سلام و درود خدا بر او باد، بود. از سلاله بهترین انسانها...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا کاتوزیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
سجاده را که میگشائیم، از سجدههای بیریای تو حکایت میکند. با هرکس که به گفتگو مینشینیم، از مهربانی و وفای تو میگوید. سراغ مجنون را که میگیریم، نشانی کوی تو را میدهند که بیقرار دیدار دوست بودی و شهادت را بهترین راه برای رسیدن به منظور انتخاب کردی. بیشتر که میپرسیم، میگویند: در یک روز بهاری ـ10/3/1337ـ میان خانوادهای متدین و عاشق اهلبیت(ع) در شهرستان نیریز چشم به جهان گشود. پدر نام «غلامرضا» را برای او انتخاب کرد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
سجاده را که میگشائیم، از سجدههای بیریای تو حکایت میکند. با هرکس که به گفتگو مینشینیم، از مهربانی و وفای تو میگوید. سراغ مجنون را که میگیریم، نشانی کوی تو را میدهند که بیقرار دیدار دوست بودی و شهادت را بهترین راه برای رسیدن به منظور انتخاب کردی. بیشتر که میپرسیم، میگویند: در یک روز بهاری ـ10/3/1337ـ میان خانوادهای متدین و عاشق اهلبیت(ع) در شهرستان نیریز چشم به جهان گشود. پدر نام «غلامرضا» را برای او انتخاب کرد...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید خلیل قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد خليل قانع »
خلیل همزمان با آمدن بهار در یکم فروردینماه ۱۳۳۲ در شهرستان نیریز، در خانوادهای متدین و مذهبی غنچه وجودش شکوفا شد. دوران طفولیت و کودکی را تحت تربیت اسلامی، در دامان پدر و مادری مهربان سپری نمود. تماشای نماز پدر و مادر و نشستن بر سر سفره افطار رمضان با آنان، او را از همان اوان کودکی با مسائل مذهبی آشنا کرد و در انجام فرایض دینی کوشا. دوره ابتدایی را در مدرسه حبیبالله فرهمندی با شوق فراوان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد خليل قانع »
خلیل همزمان با آمدن بهار در یکم فروردینماه ۱۳۳۲ در شهرستان نیریز، در خانوادهای متدین و مذهبی غنچه وجودش شکوفا شد. دوران طفولیت و کودکی را تحت تربیت اسلامی، در دامان پدر و مادری مهربان سپری نمود. تماشای نماز پدر و مادر و نشستن بر سر سفره افطار رمضان با آنان، او را از همان اوان کودکی با مسائل مذهبی آشنا کرد و در انجام فرایض دینی کوشا. دوره ابتدایی را در مدرسه حبیبالله فرهمندی با شوق فراوان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اکبر محمد جانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد اکبر محمدجاني »
آنگاه که کودکی بیش نبودیم، صبورانه به انتظارت نشستیم تا بار دیگر از در بیایی و ما را در آغوش گرمت بگیری و با بوسههای پدرانه گونههای خیس از اشکمان را نوازش کنی و دستهای مهربانت را بر موهای پریشانمان بکشی. اما کودکی رفت و جوانی هم به دنبال آن، ولی از تو خبری نشد. اکبر محمد جانی، ۱۳۳۴/۱/۵ در خانوادهای مستضعف و مذهبی در روستای جزین از توابع آباده طشک نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد اکبر محمدجاني »
آنگاه که کودکی بیش نبودیم، صبورانه به انتظارت نشستیم تا بار دیگر از در بیایی و ما را در آغوش گرمت بگیری و با بوسههای پدرانه گونههای خیس از اشکمان را نوازش کنی و دستهای مهربانت را بر موهای پریشانمان بکشی. اما کودکی رفت و جوانی هم به دنبال آن، ولی از تو خبری نشد. اکبر محمد جانی، ۱۳۳۴/۱/۵ در خانوادهای مستضعف و مذهبی در روستای جزین از توابع آباده طشک نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -حجله گاه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به برادر شهیدم، مسعود مسروری که در حجله گاه جاده آبادان ـ ماهشهر، با نوعروس مرگ هماغوش شد و در خون سرخ خویش نماز عقد خواند. دشت خونین وطن از خون یاران دجله گشته سنگر هر جبهه در جشن شهیدان حجله گشته با عروس مرگ هم آغوش در روز عروسی در سرور سرخشان خمپاره شمع و لاله گشته جای آجیل و نبات و نقل شیرین عروسی جانشین رگبار پرآوازه گلوله گشته شب فضای حجله از نور منورها چراغان گرمی انگیز شب دیدارشان صد شعله گشته مطربان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به برادر شهیدم، مسعود مسروری که در حجله گاه جاده آبادان ـ ماهشهر، با نوعروس مرگ هماغوش شد و در خون سرخ خویش نماز عقد خواند. دشت خونین وطن از خون یاران دجله گشته سنگر هر جبهه در جشن شهیدان حجله گشته با عروس مرگ هم آغوش در روز عروسی در سرور سرخشان خمپاره شمع و لاله گشته جای آجیل و نبات و نقل شیرین عروسی جانشین رگبار پرآوازه گلوله گشته شب فضای حجله از نور منورها چراغان گرمی انگیز شب دیدارشان صد شعله گشته مطربان...
خاطراتی از شهدا و رزمندگان در عملیات بدر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
جبهههای جنگ تحمیلی در طول هشت سال دفاع مقدس و مقاومت دلیرانه رزمندگان، مملو از خاطرات گوناگون است؛ در این کتاب بعلت رعایت اختصار، در صدد جمع آوری و ذکر همه آنها نیستم. امید است در آینده توفیقی حاصل شود که بتوانیم به انجام آن بپردازیم. امّا از برخی موارد نمیتوان گذشت. لذا به سه نمونه از آنها که در عملیات بدر، برادران رزمنده شاهد و گواه آن بودهاند، اکتفا میکنیم. نخستین مورد، حالات سردار شهید حسین عیدی...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
جبهههای جنگ تحمیلی در طول هشت سال دفاع مقدس و مقاومت دلیرانه رزمندگان، مملو از خاطرات گوناگون است؛ در این کتاب بعلت رعایت اختصار، در صدد جمع آوری و ذکر همه آنها نیستم. امید است در آینده توفیقی حاصل شود که بتوانیم به انجام آن بپردازیم. امّا از برخی موارد نمیتوان گذشت. لذا به سه نمونه از آنها که در عملیات بدر، برادران رزمنده شاهد و گواه آن بودهاند، اکتفا میکنیم. نخستین مورد، حالات سردار شهید حسین عیدی...
کلیات عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
عملیات خیبر ساعت 30/20 دقیقه 3/12/1362، با رمز یا رسول الله(ص) در منطقه عملیاتی خیبر که در شرق رودخانه دجله و داخل هور الهویزه واقع شده است و از شمال به العزیز و از جنوب به القرنه - طلائیه محدود می گردد؛ آغاز شد. در این عملیات نیروی زمینی ارتش با استعداد 2 لشکر پیاده، 2 لشکر زرهی و یک تیپ هوابرد در محور "زید" وارد عمل شده و سپاه پاسداران نیز با 2 لشکر پیاده و یک...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
عملیات خیبر ساعت 30/20 دقیقه 3/12/1362، با رمز یا رسول الله(ص) در منطقه عملیاتی خیبر که در شرق رودخانه دجله و داخل هور الهویزه واقع شده است و از شمال به العزیز و از جنوب به القرنه - طلائیه محدود می گردد؛ آغاز شد. در این عملیات نیروی زمینی ارتش با استعداد 2 لشکر پیاده، 2 لشکر زرهی و یک تیپ هوابرد در محور "زید" وارد عمل شده و سپاه پاسداران نیز با 2 لشکر پیاده و یک...